فرق رهبری با مدیریت
فرق رهبری با مدیریت
اولین فرق رهبری و رئیس:
رهبران یک منظره تولید مینمایند، مدیران هدف ها را اخلاق و رفتار مینمایند.
رهبران تصویری از آنچه میبینند را نگارگری مینمایند و از اشخاص خویش الهام میگیرند تا آن

دیدگاه را به حقیقت تبدیل نمایند. آنان به بالاتر از آنچه افرادشان انجام میدهند، فکرمیکنند.
آن ها اشخاص را فعال مینمایند تا بخشی از چیزهای بزرگتری باشند. آنان مطمئن می باشند
که با گروههایی با کوشش بالا نسبت به اشخاصی که خودمختار فعالیت مینمایند، همیاری
بیشتری خواهند داشت. مدیران بر گزینش، اندازه گیری و دستیابی به هدف ها متمرکز میباشند
. آنان حالتها را در اختیار گرفتن مینمایند تا به هدف ها خویش برسند یا این که از آن ها بالاتر مراحل.
دومین فرق رهبری و رئیس:
رهبران برهان تغییر تحول میباشند، مدیران موقعیت مو جود را مراقبت مینمایند.
رهبران جزو اشخاص افتخارآمیز می باشند. ابتکار عمل مدل آن ها میباشد. آنان پذیرای تغییر
و تحول میباشند و میدانند که حتی در صورتیکه امور فایده وری داشته باشد، میتوان رویکرد
بهتری برای پیشبرد آن یافت. آن ها این حقیقت را ادراک مینمایند که تغییرات در سیستم
اکثر زمان ها بی نظمی ساختوساز مینماید. ولی مدیران برای بهتر شدن فرآیند انجام امور،
سیستمها، ساختارها و فرایندها را تصحیح مینمایند.
سومی فرق رهبری و رئیس:
رهبران منحصربهفرد می باشند، البته مدیران تقلید مینمایند.
رهبران حاضرند خودشان باشند. آنان خودآگاه میباشند و برای ساختن اسم تجاری فردی اختصاصی
و متعدد خویش به صورت دور از شوخی عمل مینمایند. آن ها فقط در موضع خویش راحت میباشند
و ایستادگی مینمایند. آن ها دارای اعتبار و روشن میباشند. مدیران از شایستگیها و رفتارهایی
که از دیگر افراد میاموزند تقلید کرده و مدل رهبری خویش را از سایر افراد اتخاذ مینمایند.
چهارمی فرق رهبری و مدیر:
رهبران ریسک مینمایند، مدیران ریسک را در دست گرفتن مینمایند.
رهبران مایل می باشند چیزهای تازه را آزمون نمایند، حتی درحالتی که به طریق فجیعی باخت
بخورند. آنان می دانند که شکست اکثر وقت ها گامی در مسیر موفقیت میباشد. مدیران برای
به دست کم رساندن ریسک فعالیت مینمایند. آنان به جای این که مخاطرات را در آغوش بگیرند،
بهدنبال اجتناب یا این که در دست گرفتن اشتباهات میباشند.
پنجمین فرق رهبری و مدیر:
رهبران فاصلههای طولانی را در پیش میگیرند در حالی که مدیران کوتاه دوران می پندارند.
رهبران دارنده نیت میباشند. آن ها آنچه را که می گویند، انجام میدهند و در رسیدن به
یک هدف وسیع، اکثر وقت ها با علت بسیار قوی پیش میروند. آنها فارغ از اخذ پاداشهای منظم
با علت باقی می مانند. مدیران بر روی هدف ها کوتاه زمان فعالیت مینمایند
و پیرو تأیید با نظم و یا این که تقدیرنامههای مختلف میباشند.
ششمین فرق رهبری و مدیر:
رهبران شخصاً پرورش مینمایند، مدیران به مهارتهای ثابت گردیده و گزینه اعتماد خویش توکل مینمایند.
رهبران می دانند که درصورتیکه هر روز چیز جدیدی نیاموزند، مقاومت نداشته و عقب
خواهند به زمین خورد. آنان کنجکاو باقی می مانند و درپی این میباشند که در دنیای فعالیت
در اکنون تغییر و تحول جریان داشته باشند. آن ها در جستجوی اشخاص و اطلاعاتی می باشند
که تاءمل آنهارا توسعه می دهد. مدیران غالباً برای رسیدن برد، مهارتهای جانور را
بهبود بخشیده و از رفتارهای ثابت گردیده پیروی مینمایند.
هفتمی فرق رهبری و رئیس:
رهبران رابطه ها را برقرار مینمایند، مدیران سیستمها و فرایندها را می سازند.
رهبران روی اشخاص تمرکز مینمایند، در واقعیت آنان بر روی کل ذینفعان موردنیاز جهت
تحقق منظره خویش متمرکز میگردند. آن ها میدانند ذینفعانشان چه عده ای میباشند
و بیشتر وقت خویش را با آنان می گذرانند. آنها وفاداری و اعتماد به نفس را با اجرای مداوم وعدههای
خویش تولید مینمایند. مدیران بر ساختارهای مایحتاج برای گزینش و دستیابی به هدف ها تمرکز
مینمایند. آنان بر روی نظارت داده ها تمرکز کرده و اطمینان نتایج مینمایند که سیستمها برای
دستیابی به نتیجه ها مناسب کار مینمایند. آن ها با اشخاص و اهدافشان فعالیت مینمایند.
هشتمین فرق رهبری و رئیس:
رهبران مربی بوده البته مدیران جهتده می باشند.
رهبران میدانند که اشخاصی که برایشان فعالیت مینمایند، برای پرسشهایشان جوابهایی
داراهستند یا این که قدرتمند به یافتن جواب می باشند. آنان اشخاص خویش را دوستی جو
می داند و نسبت به پتانسیلشان خوشدربین میباشند. آن ها در قبال وسوسههای مبنی بر
دستوردهی مقاومت مینمایند و از اینکه به اشخاص فرمان بدهند چه کاری را چه طور انجام دهند
، پرهیز مینمایند. مدیران وظایف را گزینش کرده و اشخاص را ارشادوراهنمایی مینمایند و
چگونگی عملی سازی هدف ها را به اشخاص تحت تیم خویش نشان می دهند.
نهمی فرق رهبری و رئیس:
رهبران هواداران ساخت و ساز مینمایند، مدیران پرسنل دارا هستند.
رهبران کسانی دارا هستند که بالاتر از پیروی محض از رهبر فعالیت مینمایند. پیروان
آن ها به طرفداران سختگیر و مروّجان سرسخت تبدیل گردیده و در فیض به اشخاص یاری
مینمایند تا مارک خویش را بسازند و به هدف ها خویش برسند. طرفدارانشان به آنان یاری
مینمایند تا مشاهده کرد و اعتبار خویش را ارتقا دهند. مدیران کارمندانی دارا هستند
که راهبردها را دنبال کرده و در پی رضایت مدیریت خویش میباشند.
کشف فرق رهبری و مدیر:
آیا یک رئیس خوب به صورت خودکار یک رهبر خوب میباشد؟ فرق رهبری و مدیر در چه می باشد؟
اساسیترین فرق رهبری و مدیر درین میباشد که اشخاص از رهبران پیروی مینمایند
در حالی که مدیران عده ای را دارا هستند که برای آنان فعالیت مینمایند.
مدیر رابطه با پرسنل
یک صاحب و مالک شغل پیروز بایستی هم یک رهبر و هم یک مدیریت قوی باشد
تا مجموعه خویش را در هیئت مدیره قرار دهد تا آنانرا به سمت منظره پیروز خویش
هدایت نماید. فرق رهبری و مدیر درین میباشد که در رهبری اشخاص ادراک و اعتقاد
و باور به نگرش شما داشته باشند و برای دستیابی به هدف ها خویش با شما همیاری نمایند
در حالی که رئیس بیشتر در خصوص منطقه رئیس بوده و رئیس اطمینان دارااست
که شغل های روزانه همان طور که بایستی حادثه بیافتند، انجام می گردند.
فرق رهبری با مدیریت
در صورت تمایل از سایت های دیگر ما استفاده کنید: